طرحواره یا تله زندگی

کودکان نیازهای بنیادینی دارند که اگر به شیوه مناسبی برآورده نشوند، در بزرگسال دچار مشکالت جدی روان- شناختی خواهند شد که از آن ها به عنوان تله های زندگی یاد می کنیم. این نیازها عبارتند از: دلبستگی ایمن، خود مختاری، آزادی در بیان نیازها، نیاز به تفریح و لذت، و در نهایت پذیرش محدودیت ها.

تله زندگی، اصطالحی عامیانه برای واژه تخصصی طرحواره است. طرحواره ها مجموع های از باورها، خاطرات و احساسات روانی و بدنی است یا به عبارت دیگر، باورهای عمیقی است که در دوران کودکی درباره خود، دیگران و جهان در ذهن ما شکل گرفته است. تله های زندگی چگونگی تفکر، احساس و نحوه ارتباط با دیگران را تعیین میکنند.از آنجا که این تله ها به احساس های شدیدی مثل عصبانیت، غمگینی و اضطراب دامن می زنند؛ بنابراین، ممکن است حتی زمانی که اوضاع زندگی مناسب است باز هم قادر به لذت بردن از زندگی نباشیم.

همه ما در دوران کودکی از راه های مختلفی آسیب دیده ایم ؛ طرد شدن، مورد انتقاد قرار گرفتن، بی توجهی، حمایت بیش از حد و غیره. تله ها ی زندگی در اثر این تجارب مکرر ناخوشایند، در ما شکل گرفته است و احتمال، ما در دوران بزرگسالی با ایجاد موقعیت ها و انتخاب افراد به باز آفرینی همان دوران کودکی می پردازیم. تله های زندگی، در واقع تمام روش هایی است که باعث باز آفرینی شرایط دوران دشوار دوران کودکی مان می شود.

انواع تله ها

1 .رهاشدگی (ترس از دست دادن دارید)
2 .بی اعتمادی/بد رفتاری (فکر میکنید همه مردم بد هستند)
3 .محرومیت هیجانی (فکر میکنید الیق دوست داشتن نیستی)
4 .نقص و شرم (فکر میکنید دارای عیب های زیادی هستید)
5 .انزوای اجتماعی (فکر میکنید تنها راه مراقبت از خودتان دوری از دیگران است)
6 .وابستگی بی کفایتی (فکر میکنید بدون کمک دیگران کاری نمی توانید انجام دهید)
7 .آسیب پذیری به ضرر و خطر (نگران هستید که روزی خودتان یا عزیزانتان بیمارشوید)
8 .خویشتن تحول نیافته (هر جا که هستید باید حنماعزیزانتان هم باشند و گرنه به شما خوش نمیگذرد)
9 .شکست (فکر می کنید هر کاری که انجام میدهید با شکست روبرو میشوید)
10 .استحقاق/ بزرگ منشی )فکر میکنید تافنه جدا بافته هستید(
11 .خویشتن داری ناکافی (بدون توجه به محدودیتها، مثل کودکان هر کاری را که دوست دارید انجام میدهید)
12 .اطاعت (به خواسته های دیگران فقط جواب مثبت میدهید)
13 .ایثار (به خاطر دیگران دست به هر کاری میزنید)
14 .جلب توجه (برای تایید دیگران هر کاری را انجام میدهید)
15 .منفی گرایی (فکر میکنید اتفاقات بدی در انتظار شماست)
16 .بازداری هیجانی (نمی توانید احساساتتان را چه مثبت و چه منفی بروز دهید)
17 .معیارهای سخت گیرانه (هر کاری انجام میدهید از خودتان راضی نیستید)
18 .تنبیه (فکر میکنید چون خوب نیستید مستحق تنبیه شدن هستید)

ما تمایل داریم دردها و رنج های دوران کودکی را تکرار کنیم. چرا ما دست به چنین کاری میزنیم؟ چرا دوباره رنج ها و درد هایمان را زنده می کنیم؟ عجیب نیست؟ چون احتماال، امیدوار هستیم حداقل این بار پایان سناریو خوش باشد. گویی امیدواریم دست کم ایندفعه، بر آن درد غلبه کنیم؛ اما احتماال، سبک مقابله ما با این تله ها، نه تنها آن تله ها را حل نمی کند بلکه آن ها تقویت هم می کند. اغلب ما برای رویارویی با این تله ها به یکی از این سه شیوه واکنش نشان می دهیم ممکن است تسلیم شویم، از رویارویی با این تله ها اجتناب کنیم و یا در صدد جبران افراطی تله ها برآییم. تله های فوق پیچیدگیهای زیادی دارند و تاثیرات مختلفی بر سبک زندگی ما دارند. در مطالب آتی بیشتر درباره یکایک آنها خواهم نوشت.

افرادي كه طرحواره رهاشدگي دارند هميشه ترس از دست دادن افراد نزديك خود را دارند. و معتقدند افراد نزديكشان بيمار مي شوند ميميرند و يا به خاطر يك نفر ديگر آنها را ترك ميكنند و در نهايت به بي پناهي و تنهايي دچار مي شوند. فرد احساس ميكند افراد مهم زندگي اش نمي توانند حمايت عاطفي لازم را به او بدهند. بنابراين هميشه در حالت ترس و نگراني زندگي مي كنند. شاخص رفتاري عمده اين افراد عبارتند از وابستگي افراطي به افراد مهم زندگي، انحصار طلبي، كنترل كنندگي تا افراد مهم زندگي آنها را ترك نكنند.
طنز تلخ اين طرحواره اين است كه چون فرد مي ترسد تنها شود با رفتارهاي بيمارگونه كه در بالا ذكر شد باعث آزردگي طرف مقابل شده و فرد مهم زندگي اش از او دور مي شود.
گاهي افراد سعی می‌کنند با کنترل کردن طرف مقابل نگرانی خود را کم کنند. به‌گونه‌ای او را وادار می‌کنند همیشه در دسترس باشد، شریک عاطفی خود را به بی‌توجهی و بی‌وفایی محکوم می‌کنند، برای طرف مقابل هرکاری می‌کنند تا توجه و نظر او را به‌خود جلب کنند.
گاهي نيز نیز به‌دلیل طرد شدن‌های مداوم و اضطراب و نگرانی که در یک رابطه عاطفی احساس می‌کنند، تصمیم می‌گیرند دیگر وارد رابطه عاطفی نشوند و با دیگران ارتباطات سطحی داشته باشند تا مبادا اذیت شوند. راهکار بعضی از افراد این نیز آن است که با تعداد زیادی افراد وارد رابطه می‌شوند تا از دست دادن یکی از آنها صدمه‌ای به آنها وارد نکند. افراد معمولاً به این رفتار خود، آگاه نیستند.

دلایل ایجاد طرحواره رها شدگی

۱. از دست دادن یکی از والدین
۲. جدايي والدين از يكديگر.
۳. تنش هاي شدید در محيط خانواده.
۴. والدين در کودکی بیمار شده و برای مدتی بستری بوده یا ازفرد جدا بوده اند.
۵. بی‌ثباتی رفتاری والدين.
۶. اعتیاد والدین به الکل و یا مواد.
۷. نداشتن يك مراقب ثابت و بزرگ شدن توسط پرستارهای متفاوت.
۸. مهاجرت خانواده در سنين كودكي.
۹. تغيير زياد محل سکونت در کودکی كه باعث شده فرد دوستان خود را مدام از دست دهيد.
۱۰. پس از تولد خواهر یا برادر فرد توجه والدین را نسبت به خود از دست داده است.

هدف درمان اين است كه به مراجعین کمک شود تا به نگرشی واقع بینانه تر نسبت به ثبات روابط بین فردی دست یابند وآگاهي به طرحواره رها شدگي و ارتباط آن با مشكلات كنوني.

نویسنده: دکتر الهام مصباحی

دسته بندی : کودک و نوجوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کودکان نیازهای بنیادینی دارند که اگر به شیوه مناسبی برآورده نشوند، در بزرگسال دچار مشکالت جدی روان- شناختی خواهند شد که از آن ها به عنوان تله های زندگی یاد می کنیم. این نیازها عبارتند از: دلبستگی ایمن، خود مختاری، آزادی در بیان نیازها، نیاز به تفریح و لذت، و در نهایت پذیرش محدودیت ها.

تله زندگی، اصطالحی عامیانه برای واژه تخصصی طرحواره است. طرحواره ها مجموع های از باورها، خاطرات و احساسات روانی و بدنی است یا به عبارت دیگر، باورهای عمیقی است که در دوران کودکی درباره خود، دیگران و جهان در ذهن ما شکل گرفته است. تله های زندگی چگونگی تفکر، احساس و نحوه ارتباط با دیگران را تعیین میکنند.از آنجا که این تله ها به احساس های شدیدی مثل عصبانیت، غمگینی و اضطراب دامن می زنند؛ بنابراین، ممکن است حتی زمانی که اوضاع زندگی مناسب است باز هم قادر به لذت بردن از زندگی نباشیم.

همه ما در دوران کودکی از راه های مختلفی آسیب دیده ایم ؛ طرد شدن، مورد انتقاد قرار گرفتن، بی توجهی، حمایت بیش از حد و غیره. تله ها ی زندگی در اثر این تجارب مکرر ناخوشایند، در ما شکل گرفته است و احتمال، ما در دوران بزرگسالی با ایجاد موقعیت ها و انتخاب افراد به باز آفرینی همان دوران کودکی می پردازیم. تله های زندگی، در واقع تمام روش هایی است که باعث باز آفرینی شرایط دوران دشوار دوران کودکی مان می شود.

انواع تله ها

1 .رهاشدگی (ترس از دست دادن دارید)
2 .بی اعتمادی/بد رفتاری (فکر میکنید همه مردم بد هستند)
3 .محرومیت هیجانی (فکر میکنید الیق دوست داشتن نیستی)
4 .نقص و شرم (فکر میکنید دارای عیب های زیادی هستید)
5 .انزوای اجتماعی (فکر میکنید تنها راه مراقبت از خودتان دوری از دیگران است)
6 .وابستگی بی کفایتی (فکر میکنید بدون کمک دیگران کاری نمی توانید انجام دهید)
7 .آسیب پذیری به ضرر و خطر (نگران هستید که روزی خودتان یا عزیزانتان بیمارشوید)
8 .خویشتن تحول نیافته (هر جا که هستید باید حنماعزیزانتان هم باشند و گرنه به شما خوش نمیگذرد)
9 .شکست (فکر می کنید هر کاری که انجام میدهید با شکست روبرو میشوید)
10 .استحقاق/ بزرگ منشی )فکر میکنید تافنه جدا بافته هستید(
11 .خویشتن داری ناکافی (بدون توجه به محدودیتها، مثل کودکان هر کاری را که دوست دارید انجام میدهید)
12 .اطاعت (به خواسته های دیگران فقط جواب مثبت میدهید)
13 .ایثار (به خاطر دیگران دست به هر کاری میزنید)
14 .جلب توجه (برای تایید دیگران هر کاری را انجام میدهید)
15 .منفی گرایی (فکر میکنید اتفاقات بدی در انتظار شماست)
16 .بازداری هیجانی (نمی توانید احساساتتان را چه مثبت و چه منفی بروز دهید)
17 .معیارهای سخت گیرانه (هر کاری انجام میدهید از خودتان راضی نیستید)
18 .تنبیه (فکر میکنید چون خوب نیستید مستحق تنبیه شدن هستید)

ما تمایل داریم دردها و رنج های دوران کودکی را تکرار کنیم. چرا ما دست به چنین کاری میزنیم؟ چرا دوباره رنج ها و درد هایمان را زنده می کنیم؟ عجیب نیست؟ چون احتماال، امیدوار هستیم حداقل این بار پایان سناریو خوش باشد. گویی امیدواریم دست کم ایندفعه، بر آن درد غلبه کنیم؛ اما احتماال، سبک مقابله ما با این تله ها، نه تنها آن تله ها را حل نمی کند بلکه آن ها تقویت هم می کند. اغلب ما برای رویارویی با این تله ها به یکی از این سه شیوه واکنش نشان می دهیم ممکن است تسلیم شویم، از رویارویی با این تله ها اجتناب کنیم و یا در صدد جبران افراطی تله ها برآییم. تله های فوق پیچیدگیهای زیادی دارند و تاثیرات مختلفی بر سبک زندگی ما دارند. در مطالب آتی بیشتر درباره یکایک آنها خواهم نوشت.

افرادي كه طرحواره رهاشدگي دارند هميشه ترس از دست دادن افراد نزديك خود را دارند. و معتقدند افراد نزديكشان بيمار مي شوند ميميرند و يا به خاطر يك نفر ديگر آنها را ترك ميكنند و در نهايت به بي پناهي و تنهايي دچار مي شوند. فرد احساس ميكند افراد مهم زندگي اش نمي توانند حمايت عاطفي لازم را به او بدهند. بنابراين هميشه در حالت ترس و نگراني زندگي مي كنند. شاخص رفتاري عمده اين افراد عبارتند از وابستگي افراطي به افراد مهم زندگي، انحصار طلبي، كنترل كنندگي تا افراد مهم زندگي آنها را ترك نكنند.
طنز تلخ اين طرحواره اين است كه چون فرد مي ترسد تنها شود با رفتارهاي بيمارگونه كه در بالا ذكر شد باعث آزردگي طرف مقابل شده و فرد مهم زندگي اش از او دور مي شود.
گاهي افراد سعی می‌کنند با کنترل کردن طرف مقابل نگرانی خود را کم کنند. به‌گونه‌ای او را وادار می‌کنند همیشه در دسترس باشد، شریک عاطفی خود را به بی‌توجهی و بی‌وفایی محکوم می‌کنند، برای طرف مقابل هرکاری می‌کنند تا توجه و نظر او را به‌خود جلب کنند.
گاهي نيز نیز به‌دلیل طرد شدن‌های مداوم و اضطراب و نگرانی که در یک رابطه عاطفی احساس می‌کنند، تصمیم می‌گیرند دیگر وارد رابطه عاطفی نشوند و با دیگران ارتباطات سطحی داشته باشند تا مبادا اذیت شوند. راهکار بعضی از افراد این نیز آن است که با تعداد زیادی افراد وارد رابطه می‌شوند تا از دست دادن یکی از آنها صدمه‌ای به آنها وارد نکند. افراد معمولاً به این رفتار خود، آگاه نیستند.

دلایل ایجاد طرحواره رها شدگی

۱. از دست دادن یکی از والدین
۲. جدايي والدين از يكديگر.
۳. تنش هاي شدید در محيط خانواده.
۴. والدين در کودکی بیمار شده و برای مدتی بستری بوده یا ازفرد جدا بوده اند.
۵. بی‌ثباتی رفتاری والدين.
۶. اعتیاد والدین به الکل و یا مواد.
۷. نداشتن يك مراقب ثابت و بزرگ شدن توسط پرستارهای متفاوت.
۸. مهاجرت خانواده در سنين كودكي.
۹. تغيير زياد محل سکونت در کودکی كه باعث شده فرد دوستان خود را مدام از دست دهيد.
۱۰. پس از تولد خواهر یا برادر فرد توجه والدین را نسبت به خود از دست داده است.

هدف درمان اين است كه به مراجعین کمک شود تا به نگرشی واقع بینانه تر نسبت به ثبات روابط بین فردی دست یابند وآگاهي به طرحواره رها شدگي و ارتباط آن با مشكلات كنوني.

نویسنده: دکتر الهام مصباحی